به طور قطع میتوان گفت پدیده کودکان خیابان، پدیدهای فراگیر، جهانی و هشدار دهنده است. مسئله کودکان کار خیابانی از پیچیده ترین مسائل اجتماعی در ایران است و به همین سبب، مقابله با کودکان خیابانی یکی از مظاهر دردناک نابرابری در جامعه بشمار میآیند و لذا مداخله سازمانهای دولتی و غیردولتی برای بهبود وضعیت آنها ضروری به نظر می رسد.
از سوی دیگر مشکلات معیشتی خانوارهای فقیر و عمدتا حاشیه نشین مطرح میشود که برای امرار معاش، کودکان خود را وارد شبکه کار غیررسمی میکنند.
كودكان كار به كودكان كارگری گفته میشود كه به صورت مداوم و پایدار به خدمت گرفته می شوند كه این امر آنها را در بیشتر اوقات از رفتن به مدرسه و تجربهی دوران كودكی بیبهره و سلامت روحی و جسمی آنها را تهدید میكند.
كودكانی كه امروز باید با حضور در مدارس و محیط امن خانواده و جامعه آموزههای خود را تقویت و مهارتهای لازم را برای آینده كسب كنند، به اجبار در خیابانها با شرایط نامطلوبی همراه با تهدیدهای متعدد در حال كار و فعالیت و یا شاید هم ذوب شدن كودكیشان هستند.
این ذوب و انجماد كودكی در پشت چراغ های قرمز و در گرمای تابستان و سرمای زمستان، می تواند قلب و ذهن این كودكان را برای همیشه پر از تنفر از اجتماع و همنوعان خود كند كه این تنفر دودش به چشم آینده این جامعه خواهد رفت.
بر اساس آمارهای جهانی بین ۱۲۰ تا ۱۵۰ میلیون کودک بین ۵ تا ۱۴سال در سراسر جهان به کار تماموقت اشتغال دارند. این کودکان مدرسه نمیروند و وقت کمی برای بازی دارند و یا اصلاً چنین وقتی ندارند. اغلب این کودکان از تغدیه و مراقبت برخوردار نیستند و از فرصت کودک بودن محروم هستند.
بیش از نیمی از این کودکان، در معرض بدترین اشکال کار کودک هستند که از جمله میتوان به کار در محیطهای خطرناک، بردگی یا دیگر اشکال کار اجباری، فعالیتهای غیرقانونی مانند قاچاق مواد مخدر و فحشاء و همچنین مشارکت در مخاصمات مسلحانه اشاره کرد.
نكته دیگر اینكه چه این كودكان ایرانی باشند و چه اهل هر نقطه از این كره خاكی، كودك هستند؛ كودكانی كه مورد سوء استفاده قرار گرفته اند و مجبور به انجام كار، گاه در بدترین شرایط هستند و از همین رو باید به این موضوع از جنبه انسانی نیز نگریست.
این كودكان وارد این آب و خاك شده و درحال حاضردر همین محیط مشغول زندگی هستند و مشخص نیست كه آیا به كشور یا محل زندگیشان بازگردند یا خیر؛ از همین رو اگر مورد تحقیر واقع شوند و روحشان بیشتر از این آسیب ببیند، به طور یقین آسیبی جدی برای آینده این مرز و بوم محسوب میشوند.
اما اگر نهادهای مسئول و سازمان های مردم نهاد كه این روزها با وجود همه مشكلات و كمبودها توجه ویژهای به كودكان دارند، از این گروه حمایت كنند و آموزشهای صحیح و مهارتهای زندگی را به آنها ارایه دهند، به طور یقین خطر كمتری آینده روانی و اجتماعی ما را تهدید می كند.
اگر مسئولیت قانونی هر نهاد در برخورد با مسئله روشن شود و بر شیوه عملکرد ایننهادها از طریق نهادهای بالاتر نظارت وجود داشته باشد، مجموعه اقدامات مؤثرتری برای مقابله با این پدیده شکل خواهد گرفت. یکی از امور ضروری در این راستا، تدقیق قانونی مفهوم کودک خیابانی وحد و مرز کار قانونی و غیرقانونی وروشن شدن وضعیت کودکان اتباع خارجی است.
محمدرضا زارع برزشی -مدیر مسئول پایگاه خبری تحلیلی افق اندیشان