بعد از پایان لیگ برتر فوتبال، شهرخودرو با مشکلات زیادی روبرو شد، با تغییر دو سرمربی و از دست دادن امتیازات مختلف سهمیه آسیایی را از دست داد.
حواشی پایان فصل شهرخودرو تمامی نداشت و درگیری میان کادر فنی و بازیکنان بیش از پیش شد. این پایان کار نبود و خبرهای رسیده از باشگاه نشان داد سیاست های شهر خودرو برای سال آینده چندان با سلیقه مشتری ها جور در نمیآید. هواداران مشهدی که رویای قهرمانی در لیگ برتر را کم کم در اذهان خود می پروراندند با همان کسب سهمیه یک ساله باید خوشحال باشد.
انتخاب سرمربی شهر خودرو نیز از نکات مهم و عجیب دیگری بود که مالک باشگاه باید پاسخگو باشد. مجتبی سرآسیایی که بعد از استفاده از شهر خودرو مربی یکی از تیمهای رده پایینی لیگ برتر شد بدون داشتن تجربه مربیگری به عنوان سرمربی شهرخودرو انتخاب شده بود بعد از آن نیز سهراب بختیاریزاده بدون داشتن تجربه ای به عنوان سرمربی تیم انتخاب شد که سهمیه آسیایی را داشت.
همین تغییرات باعث شد شهرخودرو نتواند از عنوان سال گذشته خود دفاع کند.
ورزش محبوب دیگر مشهدی ها نیز شرایطی بدتر از فوتبال دارد. در والیبال تیم پیام که با حمایت شهرداری مشهد توانسته بود نتایج نسبتا خوبی در لیگ برتر کسب کند بعد از عدم حمایتها آنقدر بدهکار شد تا سرانجام فدراسیون والیبال این تیم را از لیگ برتر حذف کرد.
در بهترین حالت ممکن خراسان رضوی در لیگ دسته یک والیبال کشور نماینده خواهد داشت. این موضوع نشان میدهد مسئولین غیر ورزشی شهر ما نسبت به حمایت درست از تیم های ورزش های حرفه ای راه بسیار اشتباهی را انتخاب کردند. حمایت های همه جانبه و مقطعی آنان باعث شد این تیم ها فقط یک سال در اوج بماند و سپس منحل و یا با کسب نتایج ضعیف هواداران را دلسرد کند.
ورزش حرفه ای اگر همراه با افتخار باشد می تواند شور و اشتیاق بسیاری را در شهر به پا کند اما اگر افتخاری همراه خودش نداشته باشد ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد ان هم با هزینههای بسیار سنگین موجود برای ورزش هایی مانند فوتبال و والیبال.
تجربه ثابت کرده است ورزشی به شرطی در ایران موفق می شود که یک حامی ثابت و قدرتمند داشته باشد، تیم های خصوصی در برابر آنها شانس چندانی ندارند از استقلال و پرسپولیس گرفته تا سپاهان فولاد و ذوب آهن.
اگر به عقب برگردیم ابومسلم دوست داشتنی مشهد نیز تحت حمایتهای نیروی انتظامی و کمکهای نهادهای دیگر توانست چندسالی در بین بزرگان فوتبال ایران جایی داشته باشد اما تیم های خصوصی در بهترین حالت ممکن همانند شهرر خودرو می تواند چند فصل کوتاه را با موفقیت پشت سر بگذارند و یا مانند سیاه جامگان برای ماندن در لیگ برتر دست و پا بزنند و سرانجام تیم کلا منحل شود.
هرچند تیمهای سیاهجامگان و شهرخودرو پایگاه مردمی در ابتدا نداشتند اما عدم وجود تیمی منسجم در مشهد باعث شده بود مشهدی ها نسبت به گ این دو تیم نیز عرق پیدا کنند که البته زودگذر بود. از این نکات که بگذریم شهرخودرو و سیاهجامگان هردو تیم های دوست داشتنی بودند و هستند اما حقیقت امر آن است باشگاه های خصوصی در ایران نمی توانند موفق باشند یا بخواهیم بهتر بگویم موفقیت مستدام داشته باشند.
شاید رویای مشهدی ها در فوتبال بازگشت همان ابومسلم سابق باشد که از دل مردم برخاسته بود آنچنان حامی داشت که حریف برای مقابله با آن هراس داشت.
انگار انحلال تیم ورزشی در مشهد از آب خوردن سادهتر است! دردی که درمان آن فقط یک چیز است سپردن ورزش به مدیران ورزشی و حمایت صحیح و اصولی توسط نهادهای دولتی به همراه جذب اسپانسرهای مناسب. به امید روزهای خوش برای ورزش حرفهای و همگانی مشهد.
?سید شایان حسینیراد_دبیرسرویس شهری پایگاه خبری تحلیلی افق اندیشان مشهد