انتخاب توأمان پیادهمداری و خودرومحوری و ادعای برقراری توازن میان آنها را میتوان ناشی از شناخت ناکافی و تعریف نادرست این مفاهیم دانست.
شکی نیست که در یک شهر پیادهمدار، مسیرهایی برای جابهجایی خودروها احداث میشود و در یک شهر خودرومحور نیز پیادهروسازی رخ میدهد. اما آنچه تفاوت میان شهر پیادهمدار و خودرومحور را رقم میزند، اولویتبندی میان گزینههای مختلف است.
در شهر پیادهمدار حرکت و جابهجایی «انسانها» و ایجاد توازن میان تقاضای سفر و ظرفیت معابر دارای اهمیت است، بنابراین تنظیم تقاضای سفر و توسعهی مُدهای حملونقل عمومی و پاک اولویت مییابد. بر خلاف آن، در شهر خودرومحور هزینههای توسعهی زیرساختهای حرکت «خودروهای شخصی» بسیار بالاتر از هزینههای توسعهی حملونقل پاک و فعال است و در نتیجه تمایل و تقاضا برای استفاده از خودروی شخصی با رشد روزافزون مواجه میشود.
بر این اساس، مشهد گرچه در سالهای اخیر توسعهی مسیرهای دوچرخه و بهسازی مسیرهای پیاده را تجربه کرده، اما توسعهی سریع و وسیع زیرساختهای سواره با بودجهی چندین برابر را نمیتوان در راستای پیادهمداری و انسانمحوری دانست. در واقع، مشهد همچنان شهری است خودرومحور که در کنار انبوهی از تقاطعهای غیرهمسطح و پارکینگهای طبقاتی، به پیادهروهایی کفسازی شده و مسیرهای آبیرنگ ویژهی دوچرخهسواری در برخی خیابانها مزین شده است.
منبع:بنیاد چهارطبقه