مردم برای آینده شهر نه دنبال رویاپردازی اند، نه انتظاراتی عجیب و غریب دارند. گوششان پُر از شعار است. به جای شعار، انتظار دارند برنامهای مشخص به آنها داده شود که گویای واقعیتها باشد، نه خیال پردازی برای آینده شهر.
مردم برای آینده شهر نه دنبال رویاپردازی اند، نه انتظاراتی عجیب و غریب دارند. گوششان پُر از شعار است. به جای شعار، انتظار دارند برنامهای مشخص به آنها داده شود که گویای واقعیتها باشد، نه خیال پردازی برای آینده شهر. خیال پردازیهایی که گاهی در متن شعارها به حکایت «سنگ بزرگ نشانه نزدن است»، میماند. در آستانه هر انتخاباتی، این شعارها سر زبانها میافتد و انتخابات شورای شهر هم جدای از این شعارها نیست. با این حال وقتی پای حرفهای مردم مینشینی، انتظاراتشان از شورای شهر به اندازه شعارهای رویاپردازانهای که بیان میشوند، عجیب و دور از تحقق نیست. چهار تا خیابان درست و حسابی میخواهند، با حمل و نقل آسان. بیزار از رفت و آمدهای اضافی به شهرداری اند و انتظار روی خوش برای پاسخ گویی را دارند.
شهرسازی اش را با اصولش میخواهند، نه با شهرفروشی لجام گسیخته اش. فضایی دلنشین و سالم از سیما و منظر شهر میخواهند، نه آرامشی که گمشده است؛ و مهمتر از همه حقوق شهروندی شان را میخواهند بدون رانتها و لابی ها. بدون شک نقش پارلمان شهری در حل و فصل این امور و نظارت بر سامان دهی آن، سنگ بنای اصلی در شهرگردانی است. اعضای شورای شهر در سیاست گذاریهای شهری نقش اساسی دارند که اگر این نقش به خوبی ایفا شود، فاصله بین مردم و شهرداری کم خواهد شد و رضایتمندی بیشتر.
این قصه بین شورا، شهرداری و شهروندان با آمدن چپها و رفتن راستها و برعکس یا آمدن گروهی میانه در انتظارات مردم چندان تغییری ایجاد نمیکند؛ زیرا نه شورای شهر جای سیاست بازی است و نه مردم انتظاری سیاسی از آنها دارند. همین قدر که خرج از جیب شهروندان به نفع شهر و محقق شدن مطالبات شهروندان باشد، مردم راضی اند. در همین زمینه و با توجه به انتخابات ششمین دوره شورای اسلامی شهر در بیست و هشتم خرداد، به سراغ شهروندان مناطق مشهد رفته ایم تا از انتظاراتشان بگویند.
همچنین مخاطبان فضای مجازی روزنامه شهرآرا به این سؤال ما پاسخ داده اند که از شورای بعدی مشهد چه میخواهند. مجموع مطالبات ریز و درشتی را که شهروندان به صورت حضوری و مجازی از شورای ششم مشهد مطرح کردند، در ادامه به طور خلاصه آورده ایم.
مترو مشهد را سروسامان دهند
در انتهای خط ۲ مترو جایی در خنکای چندمتری از سطح زمین ایستاده ایم تا دور از آفتاب سوزان شهروندان بگویند از شورای آینده مشهد چه میخواهند. یکی از شهروندان که مسافر هر روز خط ۲ مترو است، میگوید: برای ما کارگران شاغل که در این شرایط اقتصادی نه پول رفت و برگشت با تاکسی را داریم و نه زمان زیاد برای رفت و آمد با چند خط اتوبوس، بهترین وسیله همین مترو است. اما چون هنوز کامل افتتاح نشده، نمیتوانیم بیشتر مسیرها را با مترو برویم. برای همین از شورای شهر بعدی میخواهیم زودتر خطوط قطار شهری را که اکنون در حال حفاری هستند، کامل کنند.
یکی دیگر از مسافران قطار شهری هم انتظاری مشابه از شورای ششم دارد؛ اینکه در حوزه حمل ونقل عمومی مشهد، بیشتر از اتوبوس و تاکسی به مترو بودجه بدهند؛ زیرا به اندازه کافی تاکسی در شهر وجود دارد. اتوبوس نیز تاحد زیادی نیاز شهروندان را برآورده میکند، اما در قطار شهری هنوز خیلی از خطوط تکمیل نشده است. درصورتی که در ترافیک شهر، مترو بهتر از سایر وسایل حمل ونقل عمومی برای شهروندان راه گشاست.
با مردم روراستتر باشند
بی اعتمادی مردم به مدیران و بدنه مدیریتی فقط به مدیریت شهری و شورای شهر برنمی گردد و مشکلی همه گیر در جامعه شده است. خیلی از شهروندان به تصمیمهایی که برای شهر گرفته میشود، خوش بین نیستند و در مواردی مخالف این تصمیم ها. این مشکل را در ادبیات شهروندان با این لحن میشنویم که «انتظار داریم شورا و شهرداری روراست باشند.»
یکی از کاسبان بازار، این مسئله را به عنوان یک انتظار از شورای شهر بعدی مطرح میکند؛ اینکه شفاف بودن و روراست بودن با مردم را فقط در شعار نگنجانند؛ «بگویند که میخواهند در فلان خیابان یا منطقه چه کنند؛ چرا مردم بعد از راه اندازی پروژه، تازه باید از آن خبردار شوند. مثل خیلی از پروژههای اطراف حرم و میدان شهدا و… که هیچ وقت به مردم گفته نشد در آن مکانها به طور دقیق میخواهند چه پروژهای را اجرا کنند. حتی با توسل به زور در جاهایی که مردم ناراضی بوده اند، طرحها و پروژه هایشان را اجرا کرده اند.
برای ترافیک مشهد فکری کنند
فرار از ترافیک، دیگر در خیلی از خیابانهای مشهد معنایی ندارد. ترافیک در خیابانهای فرعی و در هر سوی شهر دیده میشود. پشت شلوغی خیابان منتهی به حرم رضوی از سمت میدان شهدا ایستاده ایم. یکی از شهروندان با اشاره چشم، مسیر قفل شده سمت راست میدان شهدا به سمت چهارراه شهدا را نشان میدهد و میگوید: ببینید چقدر هر روز وقت و اعصاب ما در این ترافیکها از بین میرود. از شورای شهر بعدی میخواهیم فکری به حال ترافیک خیابانها بکند.
برای حاشیه شهر، فقط شعار ندهند
یک سوم جمعیت مشهد حاشیه نشین اند. جمعیتی که بیش از یک میلیون نفر را شامل میشود. مشکلات و کمبودهای این مناطق به همان نسبت انتظارات را از شورای شهر بالا برده است. هرچند توجه به حاشیه شهر در متن خیلی از مصوبات و طرحهای ادوار مختلف شورای شهر بوده، از آنجایی که کار برزمین مانده فراوان است، انگار کاری برایشان انجام نشده است.
وقتی پای حرفهای ساکنان این مناطق مینشینیم، انتظاراتشان از شورای شهر آینده در مواردی به اندازه آسفالت یک معبر، کوچک است و گاهی انتظارات مربوط به رفع معضلات بزرگی است که شاید رفع آن ها، نه یک شب و یک سال، بلکه نیازمند سالها زمان باشد؛ سقفهای ناایمن، کوچهها و معابری که نیاز به اصلاح هندسی دارند، خرابههایی که پاتوق معتادان کارتن خواب یا مرکز تجمع زبالهها شده اند، امکاناتی که نیست، وجود مشاغل مزاحم و آلاینده و از همه مهمتر زیرساختی که با اتصال مناطق روستایی به مشهد و پیوند آن به مناطق شهری، دیگر نه روستا هستند و نه شهر و در دوگانگی عجیبی با مشکلات هر دو بخش، مردمانش روزگار سپری میکنند.
باوجود این مشکلات و معضلات، شاید بیشتر از هر منطقهای از شهر، حاشیه مشهد نیازمند توجه کرسی نشینان ششم شورای شهر باشد تا زندگی بین حاشیه نشینان رنگ نبازد.
مکانهای تفریحی را بیشتر کنند
هرقدر هم کرونا بتازد، باز هم آخر هفتهها و روزهای تعطیل، خیلی از شهروندان به این فکر میکنند که برای تفریح کجا بروند. جایی برای رهایی از فشارهای کار در طول هفته و تخلیه اعصاب و گرفتن آرامش. جایی برای تفریح خود و کودکانشان. اما اغلب گزینههای چندانی به ذهنشان نمیرسد. یا مسیر طرقبه و شاندیز را باید در پیش بگیرند یا یکی از رستورانها و فست فودهای داخل شهر را. با وضعیت کرونا، نشستن و سفره پهن کردن در بوستانهای شهر هم بساطش جمع شده است. با این حال دنبال مکانهایی دیدنی و تفریحی هستند که ساعاتی از زمان فراغت خود را بگذرانند، اما پیدا نمیکنند. این انتظار از پارلمان شهری آینده برای ایجاد اماکن تفریحی را بیشتر از زبان جوان ترها میشنویم.
چند جوانی که در ایستگاه مترو میدان آزادی منتظر رسیدن قطار شهری هستند، میگویند: مشهد، مکانهای تفریحی اندکی برای ما جوانان دارد. اگرچه این اواخر چند مکان تفریحی جدید برای مشهد ساخته شده، اما ما جوانهامدام فکر میکنیم کجا برویم و هیچ جایی پیدا نمیکنیم. کاش شورای شهر بعدی یک طرح خوب برای ساخت چندین مکان تفریحی مانند تهران داشته باشد؛ ساخت پل طبیعت مثل تهران، ساخت تله کابین در ارتفاعات جنوبی، ساخت سالنهای ورزشی با تجهیزات مخصوص ورزش و سرگرمی جوانان و.
انصاف در تعیین هزینههای ساختمانی
کی از پُرچالشترین دعواهای بین شهروندان و شهرداری، همیشه اموری بوده که به ساختمان سازی و دریافت هزینههای مصوب آن برمی گشته است. مطالبه برای انصاف در تعیین هزینههای ساختمانی، ازجمله پروانههای ساختمانی و بهسازیها صحبت مشترک خیلی از شهروندان است. برخی انتظارشان این است که هم هزینهها واقعیتر باشد و هم شهرداری در امور اداری این همه پیچ وخم با سازندگان خُرد نداشته باشد. در منطقه قاسم آباد و الهیه که با ساخت وسازهای زیادی مواجه هستیم، این مطالبه بیشتر مطرح میشود.
اسم خیابانها را مدام تغییر ندهند
بین انتظاراتی که از مردم میشنویم، خواستههایی از جنس فرهنگ و هویت هم کم نیست. شهروندی که از قدیمیهای ساکن در بافت پیرامون حرم رضوی است، از نام گذاریهای جدید و تغییر نام خیابانها و معابر قدیم مشهد گلایه میکند و خواسته اش از شورای بعدی مشهد، تغییرندادن پی در پی نامهای تاریخی خیابانهای شهر است. این شهروند میگوید: اگرمدیران شهر یک روز با تاکسی در شهر بگردند، متوجه خواهند شد که آیا کسی از اسامی جدیدی که آنها نام گذاری کرده اند، استفاده میکند یا خیر!
بیشتر مردم با همان نامهای قدیمی، آدرس میدهند. نمیدانم چرا مدیران شهری مدام اسم خیابانها را تغییر میدهند؟ حتی اگر بخواهند به یاد مفاخر جایی را نام گذاری کنند، بهتر است از خیابانهای جدید در مناطق مشهد استفاده کنند نه خیابانهایی که سالها به یک اسم بین مردم شناخته شده اند.
فکری برای امنیت محلهها کنند
جنس انتظارات هر قشر از پارلمان شهری متفاوت هست. جنس انتظارات بانوان متفاوت با دغدغه مردان است. با کمتر شهروند خانمی روبه رو میشویم که وقتی انتظاراتش از شورای شهر آینده را برمی شمارد، صحبت از امنیت و دغدغه آن بین گفته هایش نباشد. در یک کلام انتظار دارند که پارلمان شــــــهری فـــکری به حال امنیت محله هایشان بکند. هراس و وحشت برای عبور از معبری تاریک، تجربه مشترک خیلی از بانوان است. میگویند: برخی پلهای هوایـی در مشهد داریم که امنیت ندارند.
زیرگذرهایی تــــــــونــل وحشت اند. محلههایی داریم که پاتوق متکدیان و معتادان متجاهرند. از زباله گردها هم نگوییم که انگار روز به روز جمعیتشان چندبرابر میشود. در هر کوچه و خیابانی، در هر لحظه از شب و روز، دنبال گشتن وسط زبالهها هستند. جلو در خانه هایمان، زبالهها را روی زمین پخش و رها میکنند. باوجود آنها احساس امنیت نمیکنیم.
نویسنده:محدثه شوشتری-شهرارا