نوشتن گاهی اوقات خیلی سخت می شود! خیلی سخت… چراکه موضوعات انقدر بهم تنیده و درهم آمیخته است که نمیتوان به راحتی سؤال اصلی را مطرح کرد!
دقیقا مشابه وضعیت امروز من. تصمیم داشتم در خصوص وضعیت بلاتکلیف معاونت شهرسازی بنویسم. از اینکه حدود دوماه است مهمترین معاونت حوزه شهرداری که وضعیت خوبی نداشته است بدون متولی است آن هم معاونتی که عملا عابر بانک شهرداری محسوب می شود و زمانی که متولی مشخص داشت زیر مجموعه پاسخگویی وجود نداشت چه برسد به حالا که همان متولی هم وجود خارجی ندارد؟!!!
هدف این یادداشت در ابتدا سؤال از جناب شهردار بود که چرا وقتی حدود ۶ ماه از شروع دوره ششم می گذرد بالاخره تصمیمی برای معاونت شهرسازی و معماری نمی گیرد، اما وقتی آنچه در حال رخ دادن است حاکی از عدم توانایی شهردار در گرفتن تصمیمات مهم مدیریتی، آن هم به این دلیل که یا تحت فشار نهادهای قدرت است و یا به هر دلیل ناگفته دیگری، به نظر میرسد موضوع اصلی باید چیز دیگری باشد و نتیجه هم میشود همین انتصابات محافظه کارانه با این شرایط همه چیز در سکوت و در سکون و در تعلیق! و این نبود همکاری بین شورا، عملکرد ضعیف کمیسیون شهرسازی و معماری با شهرداری و شهردار هم صحه بر همین موضوع می گذارد!
اما حالا سؤال اصلی اینجاست! مردم کجای این پازل سیاسی هستند؟! کار مردم معلق است، مدیریتها و سازمانها بلاتکلیف اند، طرحها بدون سر و سامان ماندهاند. این مردم برای تمام زحماتی که قرار است مثلا در شهرداری برای آسایش آنها کشیده شود مالیات و عوارض می دهند! بیت المال همین است که به راحتی از بین می رود.
همه چیز در ابهام است. آیا عدم انتصاب معاون شهرسازی یا به عبارتی محافظه کاری در انتصابات به همین دلیل است؟
آیا بدهکار بودن شهرداری و به سبب آن عدم شروع پروژههای جدید در شهر بهانه است؟
آیا نباید تکلیف شهرداری با مردم که هیچ، اقلا تکلیف خودتان با خودتان مشخص باشد؟؟؟
وجیهه هوشیارفر_سردبیر پایگاه خبری اختصاصی افق اندیشان مشهد