در جوار مضجع نورانی امام هشتم (ع)، درست زیر سقف گنبدی مسجد گوهرشاد، چشم، حُکم پرندهای را دارد که در باغهای بهشت از شاخهای به شاخه دیگر میدود. نقشهای اسلیمی تافته درهم، شکست نور در آینه ایوان مقصوره و دستی که سبز و فیروزهای را در کنار هم نشانده است تا اُخرایی گلهایی که هرگز به خزان نمینشینند، بیشتر به صورتت لبخند بزند، تنها گوشهای از زیبایی مکانی است که کلمات در توصیفش الکن هستند؛ مکانی که یادگار برجایمانده از بانویی فاضل است؛ «گوهرشاد» که نامش دوبار در کتیبههای این بنای تاریخی و مذهبی نقش خورده و مانا شده است.
همت او بوده که مشهد قرن نهم را به شهری آباد تبدیل کرده و از آن پایتختی برای گسترش فرهنگ و توسعه علم میسازد. برابر اسناد برجایمانده و جوهر تقویمها امروز سالروز پایان کار معماری این مسجد است که حالا خشتهای آن پانصدوهشتادوسومین سال از عمر خود را پشت سر میگذارند.
مشهد، پایتخت مذهبی عهد تیموری
به گفته محمدرضا قصابیان، نویسنده کتاب «تاریخ مشهد از پیدایش تا عصر صفوی»، توجه امیران تیموری سبب شد مشهد به عنوان دومین شهر مهم خراسان و در حقیقت به عنوان پایتخت مذهبی تیموریان در این روزگار مطرح شود. او علت توجه شاهرخ به مشهد را هم این طور بیان میکند: «او قصد داشته تا از مشهد پایتختی برای تثبیت حاکمیت خود در خراسان بسازد و وجود حرم مطهر رضوی و جمعیت مشهد که بیشتر آنان شیعه بوده اند، این امکان را فراهم میسازد.»
ساخت حصار مشهد
روایت است که شاهرخ میرزا پس از رسیدن به حکومت در صدد بر میآید تا خرابیها را آباد کند. به همین سبب در سال ۸۰۸ هجری قمری، جلال الدین فیروز را مأمور مرمت و بازسازی برج و باروی شهر میکند و به او دستور میدهد که ویرانههای توس را مرتفع سازد.
یک سال بعد، شاه در سفر خود به مشهد حکم میکند مردمی که پیش از این به دلیل ترس از جنگ و غارت در بیرون شهر پناه گرفته بودند، بازگردند تا بار دیگر توس رونق پیشین خود را بازیابد، اما مهاجران نمیپذیرند، به همین دلیل، او حصاری بر گرداگرد شهر میکشد تا خانههای ساکنان مرکز از گزند بیرونیان مصون بماند.
گوهرشاد، نگین انگشتری شهر
با این همه تاریخ نگاران، ساخت مسجدگوهرشاد را مهمترین رویداد عهد شاهرخ میرزا میدانند. روایت است که بایسنقر میرزا در سال ۸۱۷هجری قمری از طرف پدرش شاهرخ به حکومت خراسان غربی که مرکز آن مشهد بوده، میرسد. نزدیک ۲۰ سال بر خراسان حکومت میکند و به توصیه مادرش، سنگ بنای این مسجد را بنیان مینهد.
گوهرشادخاتون برای این مهم، زمینی یکهکتاری درکنار حرم حضرترضا (ع) را نشان کرد و بنایی با وسعت ۲۰۰ تا ۳۰۰مترمربع میساخت که شامل یک صحن بزرگ، یک ایوانمسجد رفیع در قبله صحن با گنبدی باشکوه روی آن، بهاضافه دو مناره یا گلدسته در دو طرف گنبد، هفت شبستان (فضای سرپوشیده) و چند درِ ورودی میشده است.
ساخت این مسجد عظیم و رواقهای ضمیمه آن (دارالسیاده، دارالحفاظ و دارالسلام) حدود چهار سال طول کشید. در متن «بحرالانساب» آمده است: «چون پادشاهی به امیر تیمور رسید، او شهر طوس را خراب کرد و ساکنان او را به سناباد آورد و در آنجا ساکن کرد و وقتی که شاهرخ تیموری در هرات بر سریر سلطنت قرار گرفت، زوجه او، گوهرشاد بیگم آغا، پسر ارجمند خود بایسنقرمیرزا را فرستاد که به تعمیر روضه منوره بپردازد.
او دارالحفاظ، دارالسیاده و مسجد را بنا نهاده و به جهت خدمت موقوفاتی بر آن تعیین نمود.» بنای مسجد هم گویا هنر معماری زبردستترین استاد عهد تیموری یعنی قوام الدین بن زین الدین طیان معروف به «قوام شیرازی» بوده که آن را با استفاده از مصالح موجود در آن زمان و به شیوه معماری شرقی نقش زده است. عزیزا… عطاردی نیز پیرو همین متن درباره خدمات امرای تیموری مینویسد: «در دوره امیرتیمور گورکانی یک مقدار صدمات به حرم وارد میشود که این صدمات بیشتر جنبه غارت منقولات را داشته است.
در حدود سال ۸۲۰ هجری قمری، فصل جدیدی از معماری شروع میشود که در آن، دارالسیاده و دارالحفاظ پا میگیرند. رواق دارالحفاظ را در این زمان میسازند تا مسجد گوهرشاد را به حرم وصل کنند. این کار با گچ صاف و نقاشی و بندکشی سربندها انجام میگیرد و بیشتر نقاشیها هم طلایی است. در این زمان ایوان بدون روکش طلایی بوده و آثاری از گچ زیر طلاها مشاهده شده است که در زمان نادر افشار مطلا میگردد.»
البته این سه، تنها یادگاران این عهد نیستند و ساخت «مدرسه پریزاد» را هم باید به فهرست بناهای میراثی این دوره افزود. روایت است که این مدرسه را ندیمه گوهرشاد که «پریزاد» نام داشته، از ثروت و اندوخته مالی خود، سقف و ستون داده است.
گوهرشادبانو؛ نامی که در خیابانهای مشهد نیست
مهدعلیا گوهرشادآغا، ملکه شیعه عهد تیموری، دختر امیرغیاثالدین ترخان بوده است. به گفته اصغر سالاری، پژوهشگر، ترخان، منصبی بوده که چنگیز به امرای خود میداده است و اینان واسطه میان سلطان و رعیت بودهاند.
نام مادرش را هم «بانوخان زاده بیگم» نوشتهاند که در رجب سال ۸۱۴ هجریقمری در مشهد وفات یافته و اکنون در جوار حضرترضا (ع) مدفون است. به گفته مورخان، گوهرشاد ملکهای بوده است که دور از تعصب و اشرافیگری، تنها از سر نیکوکاری و محبت به زیردستان، تأسیسات و بناهای عامالمنفعه بسیاری را میسازد و وقف میکند تا با این وسیله، سنگ تمدنی را بنا نهد که فرهنگدوستی و علمگستریاش تا هنوز، زبانزد و در تاریخ بینظیر است.
او خود به تاریخ و ادبیات علاقهمند بوده است؛ بههمیندلیل هم مهری هروی، شاعر سده نهم، را به ندیمی برمیگزیند و گویا این خانم در امور دولتی و حکومتی، مشاور شاهرخ میرزا بوده است و در امور اجرایی حکومتش، فعال.