تاکید بر مطلوبیت سعهی مسکن در منابع اسلامی نشأت گرفته از مفهوم و جایگاهی است که خانه در نظام اسلامی شهری دارد. در فرهنگ و تمدن غرب که با واژگونسازیِ ارزشها و مفاهیم انسانی، جامعه بشر را به جاهلیت نوین کشانده است، خانه برای زن به عنوان زندان معرفی شده و برای خانواده به عنوان خوابگاه و بدین ترتیب خانهای که باید محل زندگی و آرامش افراد خانواده و محل پیوستن آنها به یکدیگر و ایجاد پیوند عاطفی و انسانی در میان آنها باشد تا بستر رشد و نمو خصلت های مثبت فطری آدمی فراهم گردد، جای خود را به کابارهها و خیابانهای آلوده به بیاخلاقی داده است که نتیجهی ویرانسازی خانه و خانواده و آنچه تمدن غرب برای بشریت به ارمغان آورد انسانی خطرناکتر از جانوران وحشی است که از نابود کردن دهها هزار انسان بیگناه نه تنها احساس ناراحتی و شرمساری ندارد بلکه به آن افتخار کرده و آن را برای خود نوعی امتیاز مثبت قلمداد می کنند.
در طرف مقابل در فرهنگ متعالی اسلامی از خانه به مسکن تعبیر شده است:
سکن به معنای آرامش و آرامبخش و مسکن به معنای جا و محل آرامش و آسایش است. خانه در نگاه اسلام محل آسایش و آرامش انسانهاست، و خانواده آرام بخش و آسایش آفرین است به همین دلیل خانه عبادتگاه بانوان معرفی شده، مسجد زن خانهی اوست و مسئولیت مدیریت خانه که محل آرامش است به عضوی که آرامبخش خانواده و آرامش آفرین محیط خانه یعنی بانوی خانه است سپرده شده است
باید طراحی مسکن به گونه ای انجام شود که در کنار اینکه حریم خصوصی هرکدام از اعضای خانواده حفظ شود باید فضایی برای دورهمی اعضای خانواده و جمع شدن دور هم و همچنین خانوادهمحور باشد امروز مشاهده میکنیم که برخی از خانه ها بیشتر به اداره شبیه است تا مسکنی که محل اجتماع خانواده باشد
قرآن در آیه ۱۸۹ سوره اعراف میفرماید او خدایی است که شما را از یک نفس (جان) آفرید و همسرش را از (نوع) او قرار داد تا بدان آرام گیرد. و چون با او بیامیخت، باری سبک برگرفت و (باردار شد) و مدتی با آن سر کرد، چون زن سنگین شد، آن دو (زن و شوهر) از خداوند پروردگارشان درخواست کرده گفتند که اگر فرزند شایستهی به ما بدهید قطعاً از سپاسگزاران خواهیم بود
منبع:مصاف